یه روز سر جلسه امتحان یه تیکه ورق کنار یکی از بچه ها افتاده بود که توش یکی دیگه تقلب نوشته بود وقتی معلم اون ورق رو دید اومد از کنارش و از اون پرسید این ورقه ی تو هستش اونم در کمال صداقت گفت آقا به خدا مال من نیست، مال من تو جیب خودمه
یعنی سالن ترکید